تا حالا به این فکر کرده ایم،  درلحظه جان دادن و بعد از آن، وقتی دستمان برای همیشه از دنیا کوتاه می شود، بزرگترین حسرت زندگی چه چیز است؟
ما انسان ها در طول زندگی خود، اگر نگویم همیشه ولی اکثر اوقات حسرت زمان از دست داده را خورده ایم، کارهایی که باید انجام می دادیم و ندادیم، جاهایی که باید می رفتیم و نرفتیم، شاید خیلی از این افسوس ها نیز خود تجربه بیهوده ای باشد که با بالاتر رفتن علم و آگاهی حسرت آن را نیز بخوریم.
ولی حالا اگر تمام این فرصت های داده شده به من، فرقی نمی کند 20 سال، 30 سال، 40 سال، ... و یا 120 سال تمام شود و کاسه عمرمان پر شود و ملک الموت روح ما را قبض کند، آن وقت بزرگترین حسرت عمرمان چه خواهد بود.
زمان هایی را به جای عبادت و بندگی به غیبت و تهمت و دروغ گذشت!!!
فرصت هایی را که می توانستم به دنبال علم و درس و تحصیل باشم و به خواب و خیال و امروز و فردا کردن گذشت!
نمازهایی که با کسالت و از سر اجبار و عادت خواندم!
                        ترازوی عدالت
همه کارهایی که کردم تا مردم از من تعریف کنند، غافل از اینکه تنها رضایت تو شرط است، من برای رضایت مردم و به به و چه چه کردن آنها دست به هر کاری زده ام، و حالا که دستم از دنیا کوتاه شده همه اینها را به خاطر خواهم آورد و حسرت خواهم خورد.
پشیمانی در آن روز هیچ سودی ندارد ، پس کافی است هر شب یکبار این تلنگر را به خودمان بزنیم، چقدر راه را درست آمده ام، چه کاری بکنم که در روز یوم حسرت، حسرت نخورم و یا لااقل کمتر به خاطر همه آن چیزی که می توانستم داشته باشم ولی به خاطر کسالت و تنبلی از دست داده ام افسوس بخورم.

امیر مؤمنان امام على(علیه السلام) مى فرماید: به حساب خود برسید قبل از آن که به حسابتان برسند و کفّه اعمالتان رابسنجید قبل از آن که به اعمالتان رسیدگى کنند
.
امام على(علیه السلام): هر که از نفس خود حساب بکشد، بر عیوب خود آگاه شود و به گناهانش احاطه یابد، آن گاه از گناهانش بازگشته و عیوبش را اصلاح نماید.