سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 184394
  • بازدید امروز: 34
  • بازدید دیروز: 20
  • تعداد کل پست ها: 148

تا حالا به این فکر کرده ایم،  درلحظه جان دادن و بعد از آن، وقتی دستمان برای همیشه از دنیا کوتاه می شود، بزرگترین حسرت زندگی چه چیز است؟
ما انسان ها در طول زندگی خود، اگر نگویم همیشه ولی اکثر اوقات حسرت زمان از دست داده را خورده ایم، کارهایی که باید انجام می دادیم و ندادیم، جاهایی که باید می رفتیم و نرفتیم، شاید خیلی از این افسوس ها نیز خود تجربه بیهوده ای باشد که با بالاتر رفتن علم و آگاهی حسرت آن را نیز بخوریم.
ولی حالا اگر تمام این فرصت های داده شده به من، فرقی نمی کند 20 سال، 30 سال، 40 سال، ... و یا 120 سال تمام شود و کاسه عمرمان پر شود و ملک الموت روح ما را قبض کند، آن وقت بزرگترین حسرت عمرمان چه خواهد بود.
زمان هایی را به جای عبادت و بندگی به غیبت و تهمت و دروغ گذشت!!!
فرصت هایی را که می توانستم به دنبال علم و درس و تحصیل باشم و به خواب و خیال و امروز و فردا کردن گذشت!
نمازهایی که با کسالت و از سر اجبار و عادت خواندم!
                        ترازوی عدالت
همه کارهایی که کردم تا مردم از من تعریف کنند، غافل از اینکه تنها رضایت تو شرط است، من برای رضایت مردم و به به و چه چه کردن آنها دست به هر کاری زده ام، و حالا که دستم از دنیا کوتاه شده همه اینها را به خاطر خواهم آورد و حسرت خواهم خورد.
پشیمانی در آن روز هیچ سودی ندارد ، پس کافی است هر شب یکبار این تلنگر را به خودمان بزنیم، چقدر راه را درست آمده ام، چه کاری بکنم که در روز یوم حسرت، حسرت نخورم و یا لااقل کمتر به خاطر همه آن چیزی که می توانستم داشته باشم ولی به خاطر کسالت و تنبلی از دست داده ام افسوس بخورم.

امیر مؤمنان امام على(علیه السلام) مى فرماید: به حساب خود برسید قبل از آن که به حسابتان برسند و کفّه اعمالتان رابسنجید قبل از آن که به اعمالتان رسیدگى کنند
.
امام على(علیه السلام): هر که از نفس خود حساب بکشد، بر عیوب خود آگاه شود و به گناهانش احاطه یابد، آن گاه از گناهانش بازگشته و عیوبش را اصلاح نماید.

 






به دنبال توهین به حضرت محمد (ص) و اعتراض مسلمانان و آزادگان دنیا به این کار کثیف، شاهد برپایی اعتراضات به این کار کثیف در سرتاسر دنیا بوده ایم.خوشبختانه با توجه به بیداری اسلامی در کشورهای مختلف این بار اعتراضات در پاسخ به این فیلم آمریکایی- صهیونیستی بسیار بیشتر و گسترده تر بوده است. آتش خشمی که هنوز با گذشت بیش از سه هفته کماکان شعله ور است.
این که چرا آمریکا و اسرائیل در چنین شرایطی اقدام به ساخت چنین فیلم توهین آمیزی کردند، جای بحث دارد، اما واقعا پاسخ درست به این اقدام چیست؟ مسلمانان دنیا چه کاری باید انجام دهند تا دیگر دشمنان جرات چنین کاری نداشته باشند؟
اقدام مسلمانان در توقیف گوگل کار بسیار ارزنده ای است، شاید برخی معتقد باشند که این کار مسلمانان به گوگل هیچ ضرری وارد نمی کند، اما اگر این طور هم باشد که البته نیست، به عنوان نمادی برای نشان دادن خشم مسلمانان می تواند مثمر ثمر باشد. ساکت نشستن و کاری نکردن دردی را دوا نمی کند؛ این روزها هر کس با هر وسیله ای باید نشان دهد که از این کار صهیونیست ها بیزار است و سکوت ما باعث گستاخ شدن دشمن و البته خیانت به رسول مهربانی هاست.
                         آتش خشم مسلمانان
مسلمانی به زبان نیست، حفظ ایمان و اعتقاد نیازمند تحمل درد و رنج و سختی است. البته این تنها یک راه از هزاران راه مبارزه است و البته باید قبول کرد ما ساده ترین راه را برای مبارزه انتخاب کردیم، توقیف و عدم استفاده از گوگل شاید بتواند نمایشی از خشم مسلمانان در فضای مجازی باشد، اما مطمئنا یک راه کاربردی نیست. معتقدم مسلمانان باید در راستای راهپیمایی، تظاهرات و توقیف و محکومیت اقدام سایت هایی چون گوگل به فکر کارهای بلند مدت تر باشند. البته مجازات عاملان شنیع این فیلم موهن نیز می تواند از تکرار دوباره این اتفاق جلوگیری کند؛ اما در راستای همه این اقدامات، مسلمانان باید با استفاده از ظرفیت های بی نظیر فضای مجازی  روش های بهتری را برای مبارزه انتخاب کنند؛ یعنی اگر آنها سعی کردند با انتشار این فیلم در فضای مجازی به اعتقادات مسلمانان توهین کنند، چرا ما از همین ابزار و با استفاده از خلاقیت هایی که خاص مسلمانان است بر علیه خود آنها استفاده کنیم. جنگی که اکنون آنها به راه انداخته اند، همان جنگ نرم است و مبارزه و پیروزی در چنین جنگی مستلزم استفاده از ابزارهای متناسب با آن است، مطمئنا برای پیروزی های مستمر و بلند مدت باید به دنبال شیوه های بلند مدت بود.
ساخت فیلم، نوشتن کتاب و چاپ کاریکاتورهایی موهن همگی به دلیل ترس و واهمه دشمنان از گسترش اسلام است و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از گسترش روزافزون موج بیداری اسلامی در جهان می کنند، آنها وظیفه خود را انجام می دهند و برای این کار از تمام ظرفیت های موجود خود استفاده می کنند؛ اما آیا ما هم از ظرفیت های خود برای نشان دادن چهره واقعی اسلام و پیامبر مهربانی حضرت محمد (ص) استفاده کرده ایم؟

انتشار این مطلب در صراط نیوز
برگزیده مجله پارسی بلاگ
انتشار در عمارنامه

 

 






                                دفاع مقدس، شهید مفقود الاثر
خیلی شوخ‌طبع بود تا جایی که من دیگه نمی‌تونستم فرق شوخی و جدیش را تشخیص بدم. در حین جدیت هم قیافش شوخ‌طبعش را نشون می‌داد
.
یادمه روز آخری که با هم بودیم، از بیرون که اومدم خونه، گفتم: بابا جون این بار که بری کی برمی‌گردی زود یا دیر خندید و گفت: خیلی دیر نیست گفتم: چقدر طول می‌کشه. گفت: زیاد نیست یه نگاهی به دور و برش کرد و دخترعموی دو سالش را که اون شب مهمونمون بود را نشون داد گفت: عروسی زهرا خانم برمی‌گردم این حرف را که زد دلم ریخت اما بازم گذاشتم سر شوخی‌هاش.
اما این بار شوخی نمی‌کرد رفت و بعد از هجده سال دقیقاً دو روز قبل عروسی دختر عمویش بود که از معراج شهدا زنگ زدن خونمون و گفتن که جنازش پیدا شده من و مادرش خوشحال بودیم اما از یه طرف سوروسات عروسی زهرا خانم هم به راه بود نمی‌دانستیم شادی اونها را بهم بزنیم و از طرفی اگه بی‌خبر می‌رفتیم خان دادش ناراحت می‌شد، مادرش گفت: بالاخره که چی باید یه جوری خان دادش را مطلع کنیم. بعد بریم، که ناراحت نشن. رفتیم خونشون تا اونجا مدام ذکر می‌گفتیم و صلوات می‌فرستادیم که ناراحت نشن. خوشبختانه وقتی به برادرم گفتم که علی داره میاد خوشحال شد اما بعد که گفتم: شهید شده و جنازش را دارن میارن زهرا خانم که شب عروسیش با اومدن پسر عموش یکی شده بود خیلی ناراحت شد و گفت: چرا باید عروسی من به خاطر چهار تا استخوان و یه پلاک عقب بیفته. زن داداشم گفت: حالا نمیشه بعد از عروسی بریم سراغ مرده‌ها.....
مادر علی که ناراحت شده بود اما به روی خودش نمی‌آورد، گفت: باشه ما می‌ریم معراج شهدا علی را تحویل می‌گیریم بعد میایم عروسی زهرا خانم........
شب عروسی همین کار را کردیم اما هنوز زهرا دلخور بود و می‌گفت آخه چهار تا استخون اونم بعد از سال‌ها چه ارزشی داره که عروسی من باید بهم بخوره........  





صفحات :   
|1  2  >  |