دو نمونه از دروغ های گفته شده در برنامه های شبکه های خارجی فارسی زبان
پرده اول :
چند وقت پیش در یکی از برنامه های شبکه بی بی سی در مورد وجود یا عدم وجود خدا صحبت می شد، نام برنامه یادم نیست، چون تقریبا آخرای برنامه رسیدم. یکی از افرادی که در این برنامه حضور داشت، تلاش می کرد تا خدا را انکار کند، هر چند معتقد بود که انکار خدا به معنی انکار خوبی ها نیست و انسان می تواند به خدا اعتقاد نداشته باشد اما خوب باشد و برای اثبات حرفش داستانی را تعریف کرد:
"وقتی نوجوان بودم، یک روز اومدم خانه دیدم مامانم داره نماز می خونه، نشستم جلوی مامانم و هی گفتم خدا وجود نداره، خدا وجود نداره، خدا وجود نداره، این حرف را آنقدر تکرار کردم تا نماز مامانم تمام شد. تا نمازش تموم شد، من و بغل کرد و گفت شاید خدا وجود نداره، اما مهر مادری که وجود داره!!
من تا اینجا را هیچ مشکلی با خاطره این فرد ندارم، یعنی به نظر من، انکار خورشید توسط انسان، باعث کم فروغ شدن خورشید نمی شود، در واقع انکار خدا، تنها به ضرر من است و ذره ای از بزرگی او کم نمی شود :
ولی نکته ای که به من ثابت شد این بود که این مرد که تمام تلاش خود را می کرد تا اثبات کند خدایی وجود ندارد، بعد از تعریف کردن این خاطره گفت: "واقعا مادر خوبی بود، امیدوارم روحش در آرامش باشد!!"
تا جایی که من می دونم عدم اعتقاد به خدا، یعنی باور نداشتن روح، و زندگی پس از مرگ. حال اینکه این فرد با گفتن این جمله ثابت کرد که حتی خودش هم حرف هایش را باور ندارد، این درحالی است که سعی می کرد عقیده خود را برای دیگران اثبات کند.

یُرِیدُونَ أَن لِیُطْفِئُوا نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ؛آنها می خواهند نور خدا را با (فوت کردن) با دهان هایشان خاموش سازند.

                           دروغگویان کم حافظه

پرده دوم: با نزدیک شدن به ایام دهه فجر، داغ دل خیانت پیشه های دوران پهلوی، نیز تازه می شود و سعی می کنند تا برنامه هایی تولید کنند و نشان دهند که مردم ایران از انقلاب خود پشیمانند. در یکی از همین برنامه ها در مورد زندانیان سیاسی صحبت می شد: اما از آنجا که دروغگو کم حافظه است، معمولا گاف هایی می دهند که در نوع خود بی سابقه است. این گزارش در مورد یکی از زندانیان سیاسی صحبت می شد که به دلیل شکنجه های روحی و روانی دچار فراموشی شده بود و حتی خانواده خود را هم در ملاقات نشناخته است. اما جالب اینکه در ادامه گزارش آمده بود، همین فرد بیانیه ای در خصوص شرایط بدن زندان صادر و منتشر کرده است.
حال سوال اینجاست چگونه فردی که آنقدر دچار فشارهای روحی است که حافظه خود را از دست داده است و حتی اعضای خانواده خود را نمی شناسد، توانسته است بیانیه ای بلند بالا در خصوص شرایط بد زندان و ناعدالتی وارد شده بر خود صادر کند؟

صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ: (آنان) کر و لال و کورند از این رو عقل خود را به کار نمی گیرند.

برگزیده مجله پارسی بلاگ
انتشار در عمارنامه