در حالی که در همه اعصار گذشته و حتی پیش از ورود اسلام به این سرزمین، ایرانیان همواره حجاب بر سر داشته اند، اما اکنون چه شده است که حیا و حجاب در جامعه کمرنگ شده است؟ در زمان رضاخان وقتی غائله کشف حجاب و متحدالشکل کردن لباس ایرانیان آغاز شد خیلی از زنان ایرانی محبوس شدن در چهار دیواری خانه را بر برداشتن حجاب ترجیح دادند و با این کار خود بسیاری از سختیها را به جان خریدند. همانطور که پیش از این گفتم حیا را می توان یکی از زیر بناهایی اصلی حجاب در جامعه برشمرد، مسئله ای که رضاخان به آن توجهی نداشت ولی در دوره محمدرضا شاه، این مسئله مورد توجه قرار گرفت و سعی شد که با با از بین بردن قبح بی حجابی، این مسئله را در بین جوانان و نوجوانان به امری عادی بدل کنند. از جمله کارهایی که در این دوره صورت گرفت می توان به موارد زیر اشاره کرد:و
رود توریست های فرنگی به همراه همسرانشان و جولان دادن در خیابان ها
نشان دادن زنان موفق بی حجاب
چاپ عکس زنان بی حجاب در مجلات و روزنامه ها
نشان دادن عکس زنان ورزشکار بدون داشتن حجاب اسلامی
ایجاد هماهنگی کامل بین برنامه های تلویزیون، رادیو، محتوای مطبوعات با متون کتب درسی در تغییر تصویر ذهنی زن و...
باید قبول کرد که وقتی چیزی مدام تکرار می شود، عادی شده و قبح آن از بین می رودو البته این مسئله در هنگامی که جریان روبر نیز انفعالی عمل کند و هیچ تلاشی برای جلوگیری از رواج اندیشه غلط و اشتباه نکند، شدت بیشتری پیدا می کند. در این مسیر باید گفتار علمی و منطقی را انتخاب کرد چرا که با گسترش رسانه ها و تبلیغات فراوان استفاده از راهکارهای قبلی چندان مثمر ثمر نخواهد بود و دافعه استفاده از ابزارهای قدیمی در این مسیر بیش از فواید آن است. استعمار هر روز با ایجاد شبهه و تردید سعی در اشاعه فرهنگ غربی در سطح جامعه می کند؛ حال آنکه ما تقریبا در برابر این هجمه عظیم فرهنگی سکوت کرده ایم.
هر چند در چند سال اخیر نهاد ها و گروهایی مردمی و غیر مردمی تلاش هایی را در این زمینه آغاز کرده اند؛ اما با توجه به تاخیر زمانی و گستردگی آن، کافی نیست.