به دنبال انتشار خبر اعدام قاتل روح الله داداشی، سایت رادیو اسرائیل اعلام کرد، که قاتل وی نوجوانی است که تنها 17 سال سن دارد. این رادیو همچنین اعلام می کند، که ایران تنها کشوری در جهان است که مجرمان زیر 18 سال در آن به اعدام محکوم می شوند. هرچند این خبر و این ادعا از سوی مقامات ایرانی تکذیب شد و گفته شد که قاتل روح الله داداشی بیش از 18 سال سن داشته است، اما این سوال مطرح می شود دولت اشغالگری که پایه های حکومتش را بر پایه قتل و غارتگری و کشتارهای وحشیانه کودکان و نوجوانان بنیان نهاده، چگونه به خود اجازه می دهد تا داعیه طرفداری از حقوق بشر داشته باشد. رژیمی که جهانیان هیچگاه خاطره کشتار وحشیانه کودکان و زنان در صبرا و شتیلا را فراموش نخواهند کرد، با چه اعتماد به نفسی در مورد عدم اجرای قوانین حقوق بشر در ایران سخن می گوید، هرچند اظهار نظر این رادیو در این مورد تنها نمونه ای از پررویی و گستاخی آنهاست، ولی به قول یکی از دوستان باید به آن ها اطمینان خاطر داد که اگر در مورد هر موضوعی اظهار نظر نکنید، این تصور ایجاد نخواهد شد که لال هستید.
اینکه که آمار مطالعه و کتاب خوانی در جامعه ما بسیار پایین است، حرف تازه ای نیست و تقریبا همه به آن اذعان دارند و اختلاف تنها در تعداد دقایق است، ولی اینکه که مسئولین و افرادی که قرار است خدمتی را به دیگران ارائه دهند نیز بدون مطالعه دست به انجام کاری بزنند، بسیار جای تاسف دارد، در سریالهای ماه رمضان امسال با موضوعاتی روبرو شدیم که در دکان هیچ بقالی نمی توان آن را یافت. جالب است برخی از این دوستان گفته اند که کتابهای بسیاری را قبل از نگارش فیلمنامه مطالعه کرده اند، البته نام کتابها عنوان شده است ولی ما که نفهمیدیم از کجای این کتابها این مسائل عجیب و غریب را درآوردند.
این مسئله که روح یک انسان در کما رفته می تواند به هر جایی که تمایل داشته باشد برود و همه کارهایی را که روزی برایش آرزو بوده را انجام می دهد، جدا از مسائل اعتقادی با هیچ عقل سلیمی جور در نمی آید. نشان دادن این که دو روح با آزادی کامل هرکاری را بتوانند انجام دهند، به هرجایی بروند و در هر حریم خصوصی که اراده کنند وارد شوند، جای تاسف دارد و واقعا باید از آقایان پرسید هدف شما از نشان دادن این موضوع چیست؟ جالب تر اینکه آقای روح این سریال به محرم و نامحرم نیز بسیار مقید است؛ سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که تکلیف ما با ارواحی که به این جور مسائل اعتقاد ندارند چه می شود؟!
موضوع دیگر، تجسم شیطان در ظاهر یک انسان. پرداختن به چنین موضوعی جدا از باورپذیری و تاثیرگذاری سریال را به شدت کاهش می دهد، با آموزه های دین اسلام نیز کاملا در تضاد است.
با توجه به لزوم کارفرهنگی در عرصه دینی و با درنظرگرفتن میزان تاثیرگذاری این نوع سریالها و فیلم ها در آحاد افراد جامعه آیا بهتر نیست قبل از نوشتن فیلمنامه و ساخت آن، با یک کارشناس مذهبی در این زمینه گفتگو کرد تا خواسته و ناخواسته مسائلی خرافی و دور از ذهن و عقل را به خورد مخاطب ندهیم؛ آن هم در شرایطی که دشمن باور و ایمان مردم را آماج حمله خود قرار داده و بروز عرفانهای کاذب نیز نشان دهنده همین امر است و واقعا جای تاسف است که بهترین زمان برای تاثیرگذاری را اینگونه از دست بدهیم. اصلا این چه قانون نانوشته ای است که همه شبکه های تلویزیون در ماه مبارک و یا مثلا عید نوروز باید سریال پخش کنند.
نکته آخر بهتر است کارگردانان و مدیران شبکه های تلویزیونی با پذیرش اشتباهات خود از مردم عذرخواهی کنند، نه اینکه به روشهای مختلف سعی در توجیه کارهای خود بربیایند و در سالهای آینده به جای تماشای فیلمهای هالیودی کمی راجع به مسائل اعتقادی در اسلام مطالعه کنند و بعد فیلم بسازند. جالب است که در گزارشات مردمی نیز همیشه همه مردم از سریالها راضی هستند و هیچگونه مخالفی وجود ندارد!
عید بر عاشقان مبارک باد، عاشقان عیدتان مبارک باد.