سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
 
آمار وبلاگ
  • کل بازدید: 188351
  • بازدید امروز: 39
  • بازدید دیروز: 52
  • تعداد کل پست ها: 148

چقدر کار فرهنگی کرده ایم؟ (قسمت سوم)

خلاصه اینکه چند ماهی از آن روز گذشت؛ دهه اول ماه مبارک رمضان افطاری خونه یکی از همکاران دعوت بودیم ؛ همه همکاران با دیدن سارا خیلی جا خوریدم؛ حجاب کامل و داشتن روزه از موضوعاتی بود که شگفتی همه را به دنبال داشت. چرا که سارا در سال گذشته به غیر از دو روز اصلا روزه نگرفت و دلیل خود را عدم تحمل گرسنگی بیان می کرد ولی امسال تمام روزه های خود را گرفته بود و احساس رضایت در چشم هایش موج می زد.باید بگویم دلیل این تغییر رفتار برقراری جلسات مذهبی پرسش و پاسخ در محل کار جدید اوست. طبق گفته سارا در این جلسات به همه شبهات و سوالاتی که برای او وجود دارد بدون هیچ گونه پیش داروی پاسخ داده می شود. این دوست من در فاصله چهار ماه به طور کلی تغییر کرد و تفاوت های اساسی و کلیدی در تفکرات و نوع نگرش او ایجاد شد.
حال باید پرسید این بهتر است یا برخورد های کوتاه مدت انتظامی آن هم فقط در فصل تابستان. اگر زمینه این گونه جلسات در همه ادارات برقرار شود آیا شاهد تحولات اساسی و بزرگ در این زمینه نخواهیم بود. ناکارآمدی زنگ های تعلیمات دینی و بینش اسلامی نیز از دیگر دلایلی است که به این مسئله دامن میزند. چرا دانش آموزان و دانشجویان جواب سوالات و شبهات ایجاد شده در ذهنشان را از محیط مدرسه که بهترین مکان و زمان برای یادگیری است دریافت نمی کنند. این موضوع حتی در مساجد و کانون های فرهنگی نیز کمتر اتفاق می افتد .
با گسترش روز افزون ارتباطات و طرح شبهات اساسی در زمینه مسائل دینی و اعتقادی آیا زمان آن نرسیده است که با شناسایی ریشه ای این گونه مشکلات، به فکر حل آنها در دراز مدت باشیم. درواقع بهتر است به جای تکیه به طرح های کوتاه مدت، تهاجمی و کم بازده به طرح های بلند مدت، پربازده بپردازیم.

                خدایا چنان کن سرانجام کار                             تو خشنود باشی و ما رستگار






چقدر کار فرهنگی کرده ایم؟(قسمت دوم)

همان طور که در پست پیشین اشاره شده می خواهم یک نمونه از مشاهدات خود را در مورد ضرورت کارفرهنگی در مقوله حجاب برای شما بیان کنم.یکی از همکارانم که رابطه خیلی صمیمانه ای نیز با هم داشتیم؛ (از این جا به بعد با اسم مستعار سارا از او یاد می کنم) توجه ای چندانی به حجاب نداشت و هروقت بر سر این موضوع بین همکاران بحث می شد؛ از مخالفان جدی حجاب بود؛ حتی یادم است یکبار در مورد اینکه چرا حجاب در کشور ما اجباری است بین همکاران بحث جدی آغاز شده بود و هر کس سعی می کرد دلایل مخالفت یا موافقتش را با این موضوع بیان کند. یکی از همکاران گفت اگر اعلام کنند از فردا ضرورتی برای داشتن حجاب در جامعه وجود ندارد من حجابم تا مدتی حفظ می کنم . هرچند سارا که اعتقادی به حجاب نداشت گفت از روزی که این آزادی اعلام شود دیگه بدون حجاب در جامعه رفت و آمد خواهم کرد. راستش وقتی این حرف را از زبان دوستم شنیدم از صراحت او خیلی جا خوردم.
یکی دیگر از خصوصیات این دوستم یکدندگی و سماجت بیش از حد بر سر موضوعاتی بود که به آنها اعتقاد داشت. بارها شده بود در همین مسئله حجاب با هم صحبت و مجادله کرده بودیم ولی نمی توانستم او را قانع کنم و پاسخی برای سوالات بی انتهای او داشته باشم.همه اینها را گفتم تا زمینه تفکری این شخص آشنا شوید. تا آنچه را که در ادامه برایتان تعریف می کنم بهتر درک کنید.
پس از یک مدتی سارا به واسطه کاری برایش پیش آمد به تهران سفر کرد و در آنجا ساکن شد. بیشتر ارتباطات ما از طریق تلفن بود. بعد از حدود یک ماه از رفتنش در سفری که به مشهد داشت، همدیگر را ملاقات کردیم. درحین صحبت کردن گفت که قصد خریدن هدبند و آستین دارد؛ حتی گفت که تصمیم گرفته نمازش را اول وقت بخواند. همه ما از شنیدن این موضوع بسیار جا خوردیم.

ادامه را در پست بعدی خواهید خواند.

 






چقدر کارفرهنگی کرده ایم ؟(قسمت اول)

هر زمان که بحث عفاف و حجاب در جامعه مطرح می شود این سوال به ذهنم خطور می کند که تذکر لسانی تا چه می تواند مفید باشد؟ و آیا راه مبارزه با بی حجابی و بد حجابی فقط و فقط گشت های ارشاد است؟ قصد تخطئه این مسئله را ندارم اما همیشه بر این باور بوده ام زمانی این تذکر لسانی می تواند اثرگذار باشد که به دیگر جنبه های بحث امر به معروف و نهی از منکر نیز توجه شود. اینکه ما بدون هیچ کارفرهنگی فقط با استفاده از گشت های ارشاد بخواهیم وضعیت حجاب و عفاف در جامعه را سامان دهیم؛ تفکر غلطی است و جز صرف هزینه های بسیار در زمینه های مادی و معنوی راه به جایی نخواهد برد.
باید گفت که این کار در بیشتر مواقع می تواند نه تنها به بهبود شرایط کمک نمی کند بلکه گسترش بدبینی افراد را درخصوص دین و مقوله حجاب به همراه خواهد داشت. زمانی که رئیس جمهور در سخنرانی خود بحث حجاب و عدم برخوردهای نظامی را مطرح کرد؛ همه بدون اینکه به درستی و نادرستی این موضوع توجه کنند، فقط و فقط بنای مخالفت با آن را گذاشتند و گروهی این صحبت را یک ژست سیاسی و گروهی دیگر تغییر در تفکرات رئیس جمهور تعبیر کردند و به انتقاد از احمدی نژاد پرداختند. هرچند هنوز با اینکه چند ماهی از این مسئله گذشته است اما معتقدم این حرف بسیار بجا و سنجیده بود؛ چرا که برخورد های انتظامی باعث گسترش حجاب در جامعه نمی شود بلکه تنها مظلوم نمایی این قشر را به همراه خواهد داشت.

پی نوشت: این مطلب تنها دغدغه های ذهنی من است و اصلا قصد ندارم بگویم کاملا درست است. در این پست و پستهای بعدی چندی از مشاهدات و تجربیات خود را که مرا در درست بودن این نظریه مصمم تر کرد بیان خواهم کرد.