سحر پانزدهم شعبان سال 255 هجری قمری، مطابق با 8 مرداد 248 شمسی و برابر با 29 ژوئیه 869 میلادی، همگام با طلوع فجر، آخرین امانت الهی طلوع کرد و جهان به یمن ورودش نورانی شد. حکیمه چه صحنه ای را می بیند! او شگفت زده مشاهده می کند:
نوزادی همچون پره ماه به سمت قبله در حال سجده است، انگشت سبابه به آسمان بلند کرده و می گوید: (اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان جدی رسول الله و اشهد ان جدی رسول الله واشهد ان ابی امیر المونین حجت الله ..) سپس یک یک نام ائمه طاهرین علیهم السلام را برد تا به به نام خود رسید و چنین مناجات کرد:
خداوندا! عهد مرا وفا کن و کارم را به انجام رسان و گام هایم را استوار نما و زمین را به وسیله من پر از عدل و داد کن.
رضوان، کلیددار بهشت اور را از آب چشمه کوثر عسل داد. او را در آغوش امام عسکری علیه السلام نهادند، امام دست بر سر نور دیده اش کشیده و فرمودند:
ای حجت خدا، ای عصاره سختی های انبی، ای خاتم اوصیا، ای صاحب بازگشت نورانی، ای چراغ پرنور به اذن پروردگارت صحبت کن.
حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به سخن آمده و این چنین قرآن خواندند:
< بسم الله الرحمن الرحیم و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین>
و بدین سان مژده پیروزی حق بر باطل را به همگان داد ...
جاء الحق و ذهب الباطل ان الباطل کان ذهوقا