شادزیستن
شادی و شادمانی برای بشر امری ضروری و حیاتی است. در گذشته خواسته های بشر دارای مرزبندی بود، اما با تبدیل شدن دنیا به یک دهکده جهانی، ارتباطات و تعاملات گسترده این مرزها از بین رفته است. اگر در گذشته با ساده ترین لطیفه و یا خواندن و شنیدن لطایف سعدی و دیگر بزرگان ادب فارسی لبخندی بر لب نقش می بست؛ اما امروزه حتی فرزندان ما حاضر به خواندن آن ها هم نیستند.
امروزه شیوه شاد کردن و شاد زیستن تغییر کرده است.
همانطور که ذائقه غذایی مردم قرن 21 دچار تغییرات زیادی شده است و جوانان نسل امروز غذاهای فست فود و تنقلات بی فایده را به غذاهای سنتی و تنقلات قدیمی ترجیح می دهند؛ متاسفانه شیوه زندگی مردم در اجتماع پیرامونشان نیز تغییرات زیادی کرده است و اکنون همه کارشناسان بر این باورند برای بازگشت به شادابی و نشاط گذشته، باید اصلاحاتی را در شیوه رفتار و البته تفکر خود ایجاد نماییم.
هر تغییر در ابتدا سختیهایی را به دنبال دارد، اما مطمئنا عادت به شیوه سالم رفتارهای اجتماعی می تواند شادی و نشاط روحی و روانی و در نهایت سلامتی جسم را به دنبال داشته باشد.
                                  شادی واقعی
مردم قدیم نه مانند مردم امروزی به موسیقی و وسایل رفاهی دسترسی داشته اند و نه امکان تماشای هزاران فیلم و سریاال طنز و کمدی برای آنها فراهم بوده است ولی میزان افسردگی و تمایل به خودکشی تقریبا نزدیک به صفر بوده است.
اگر امروزه هیچ چیزی نمی تواند لبخند و شادی واقعی را برای ما به ارمغان بیاورد، اگر مردم قرن 21 به دلیل فقدان نشاط و شادی به مهمانی ها و پارتی ها و شب نشینی های بی حاصل و مواد مخدر و الکلی پناه برده اند و به بهانه داشتن لحظه ای شادی حاضر به زیرپاگذاشتن آبرو و اعتبار خود هستید، همه این ها را باید در گم کردن راه و حقیقت زندگی جستجو کرد.
انسان امروزی همان طور که به این نتیجه رسیده است که برای داشتن بدنی سالم و پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی باید در برنامه غذایی خود تغییراتی اعمال کند، باید برای رسیدن به شادی واقعی نیز به مرور هدف اصلیش در زندگی بپردازد و راه گم شده اش را دوباره بیابد.
پ.ن این بحث انشاالله ادامه خواهد داشت