سکوت معنا دار مجامع بین المللی در کشته شدن مردم بیگناه
در روزهایی که انسانهای بی گناه در بحرین و لیبی به خاک و خون کشیده می شوند، سکوت اتحادیه اروپا، سازمان کنفرانس اسلامی و سازمان ملل و دیگر که سازمانهای مسئول واقعا شرم آور است. نشست های بی نتیجه این سازمان ها نشان از بی اهمیت بودن جان انسانها برای این افراد دلالت می کند؛ دیدن صحنه های کشتار مردم بی گناه و غیرنظامی به دست مزدوران قذافی در لیبی و آل خلیفه و آل سعود در بحرین دل هر انسان آزاده ای را به در می آورد. چطور پس از کشته شدن چند شهروند ایرانی در فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ، نمایندگان پارلمان اروپا و حتی شخص اوباما در مجلس سنا نسبت به کشته شدن این چند شهروند ایرانی واکنش نشان دادند تا آنجا که نمایندگان پارلمان اروپا در زمان سفر آقای متکی وزیر سابق وزارت خارجه با در دست داشتن عکس خانم ندا آقا سلطان اعتراض خود را به کشته شدن یک انسان بی گناه اعلام کردند (این درحالی است که مرگ خانم ندا آقاسلطان هنوز هم در هاله ای از ابهام قرار دارد) . همه این مسائل را با هیاهوی رسانه های غربی در خصوص پرونده قضایی خانم سکینه آشتیانی، مرگ خیالی ترانه موسوی پس از فتنه سال گذشته در کنار شهید شدن بسیاری از مسلمانان در کشورهای عربی و آفریقایی در جریان خیزش اسلامی در این کشورها و سکوت مجامع جهانی و برگزاری نشست های بی فایده قرار دهید.
براستی که کشورهای استعمارگر و سلطه طلب تنها به فکر منافع خود هستند و تنها در جایی لب به سخن می گشایند که پای منافعشان در میان باشد. هیاهوی این رسانه و دروغ پردازی ها آنها در طی این چند ماهه پس از انتخابات به خاطر ترس از همین بیداری امت اسلامی در کشورهای عربی بود. لشکر کشی غربی ها به رهبری آمریکا به کشورهای عراق و افغانستان به بهانه مبارزه با تروریسم تنها به خاطر کنترل کردن ایران و البته جلوگیری از شکل گیری انقلابهایی مشابه انقلاب ایران در منطقه بود هرچند این لشکر کشی ها نه تنها نتوانست مانع صدور انقلاب ایران به دیگر کشورهای منطقه و جهان گردد بلکه در حال حاضر چگونگی خروج از نظامیان آمریکایی و غربی از این کشورها به عنوان یکی از بزرگترین و غامض ترین مسائل پیش روی این کشورها می باشد. باتلاقی که هر چه بیشتر در آن دست و پا می زنند بیشتر فرو می روند.
مطلب مرتبط: خاورمیانه بزرگ واقعیت یا توهم
پیشنهاد می کنم اول این دو خبر را بخوانید
http://www.jahannews.com/vdccpoqsi2bqp18.ala2.html
http://www.jahannews.com/vdcir3az3t1aww2.cbct.html
حال این دو موضوع را با بدحجابی و بی حجابی برخی از بازیگران ایرانی در جشنواره های مختلف خارجی مقایسه کنید، مسئله ای که هر از چندگاه خبر اول همه رسانه ها می شود، اما به همان سرعتی که منتشر می شود، نیز به فراموشی سپرده می شود.
واقعا تا بحال از خود پرسیده اید که چرا مثلا بازیکنان خارجی پس از ورود به ایران نسبت به اسلام علاقه مند می شوند؛ اما بازیکنان کشور خودمان که اینقدر با هویت اسلامی بیگانه هستند؟ چرا بازیگری چون جورج کلونی از بازیگران هالیود وجود حجاب در سینمای ایران را نه تنها مانع باورپذیری هنر بازیگر نمی داند، بلکه از آن به عنوان بزرگترین هنر ایرانیان یاد می کند؟
مهمترین دلیل این تضاد را می توان عدم آشنایی جوانان به فرهنگ اسلامی دانست؛ وقتی مادری در جواب سوال دخترش در مورد علت پوشش اسلامی ناتوان است، وقتی معلم ها و مسئولین مدرسه یا توجه چندانی به این مسئله ندارند و یا به دلیل وجود مشکلات دیگر از جمله تعداد زیاد دانش آموزان در مدرسه و کمبود نیروهای آموزشی متخصص، فرصت چندانی برای آشنایی کودکان، نوجوانان و فرزندان این مرز و بوم با هویت دینی خود ندارند، دیگر نمی توان از بقیه توقع چندانی داشت. به قول امام خمینی (ره) از مقطع ابتدایی شروع کنید چراکه دانشگاه دیر است.
مشکل وقتی درد آورتر می شود که صدا و سیما را به عنوان رسانه های فرهنگ ساز معرفی می کنیم؛ رسانه ای که امام خمینی (ره) از آن به عنوان بزرگترین دانشگاه کشور یاد می کردند؛ این در حالی است که متاسفانه همین رسانه در بسیاری از مواقع خود رواج دهنده بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی است. تا بحال چند فیلم و سریال در مورد معرفی حجاب اسلامی ساخته شده است؛ آیا جز این است که چادر در تلویزیون فقط برای رفتن به قبرستان، زندان و دادگاه استفاده می شود و در تفکر همه زنان پولدار و تحصیل کرده که از جایگاه اجتماعی خوبی هم در سریال ها برخوردار هستند، چادر جایگاهی ندارد. حتی اگر به صورت خوشبینانه بخواهیم این مسئله را ناشی از غفلت مسئولین حوزه فرهنگی بدانیم، موضوعی است که به مرور در ذهن بیننده این تلقی را ایجاد می کند که با پوشش اسلامی نمی توان به یک انسان موفق در جامعه تبدیل شد.
پی نوشت: یادآوری این موارد، اصلا به معنی نادیده گرفتن نقش تک تک افراد مسلمان و متعهد نیست. در مسئله فرهنگی نباید دنبال مقصر گشت؛ همه ما مسئولیم برخی بیشتر برخی کمتر، پس قبل از اینکه همدیگر را متهم کنید بهتر است این سوال را از خودمان بکنیم که ما چه کاری برای ایجا یک جامعه سالم برداشته ایم؟ فراموش نکنیم که جامعه از جمع تک تک ما ساخته می شود.
خاورمیانه بزرگ واقعیت یا توهم
ایده خاورمیانه بزرگ اولین بار در 12 دسامبر 2002 (مصادف با 22 آذر ماه 1381) توسط ژنرال کالین پاول وزیر امور خارجه وقت آمریکا به طور رسمی بر مبنای اصلاحات سیاسی، اقتصادی و آموزشی مطرح شد. حمله ایالات متحده به افغانستان و به خصوص عراق پس از واقعه مشکوک 11 سپتامبر علاوه بر مطرح کردن دلایلی چون مبارزه با تروریسم و سلاح های کشتار جمعی، استقرار دولت سرمشق در این کشور به منظور اشاعه دموکراسی در منطقه اعلام گردید. موضوعی که مقامات آمریکایی بارها در سخنان خود به آن اشاره کرده اند.جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا در 26 فوریه 2003، اندکی پیش از تهاجم نظامی به عراق در سخنرانی خود در انستیتو آمریکایی اینترپرایز، عزم خود را مبنی بر استقرار ارزشهای دموکراتیک در خاورمیانه ابراز داشت.دیک چنی معاون رئیس جمهور آمریکا نیز در دسامبر 2003، در مجمع جهانی اقتصاد در داووس،صراحتا سیاست رسمی دولت آمریکا مبنی بر دموکراتیک ساختن خاورمیانه را بیان داشت.
حتی می توان جنگ های 33 روزه و 22 روزه اسرائیل به لبنان و غزه که با حمایت های آشکار و پنهان ایالات متحده همراه بود، را در راستای طرح خاورمیانه بزرگ دانست. به همین دلیل وقتی رژیم اسرائیل به نیابت از آمریکا در جنگ 33 روزه میجنگید خانم رایس وزیر خارجه سابق آمریکا در پاسخ به علت شروع این جنگ می گوید:"این زاییدن خاورمیانه بزرگ است و وضعیت آنجا نیز درد این زایمان است. "اما با توجه به خیزش اسلامی مردم منطقه این سوال مطرح می شود که چرا طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا با شکست مواجه شده؟· مسئله ای که طراحان الگوی خارمیانه بزرگ به کلی فراموش کرده بودند، خواست و اراده مردمی بود که غرور و انسانیتشان بارها توسط آمریکایی ها و اسرائیلی ها نادیده گرفته شده بود. درواقع بیداری اسلامی مردم منطقه را می توان بغض فروخته ملت هایی دانست که برای رسیدن به عزت و شرف خود بپاخواستند، مردمی که فهمیدند دلارهای آمریکایی چاره درد ها و مشکلات آنها نمی باشد.·
نقش انقلاب اسلامی ایران را نمی توان در این بیداری امت های اسلامی انکار کرد. موضوعی که حتی دشمنان این مرز بوم را نیز وادار به اعتراف کرد. روزنامه های اسرائیلی با اوج گرفتن اعتراضات در کشورهای منطقه اعتراف کردند که ایران پیروز اصلی تمام اتفاقات منطقه است.
شکست دشمنان علیرغم تمام تلاش ها و هزینه هایی که برای تسلط بر مردم مسلمان و به انحراف کشیدن ایدئولوژی اسلامی با ساخت فرقه های جعلی و شبهات در دین، همه و همه نشان از تحقق وعده خداوند مبنی بر پیروزی حق بر باطل است.
(وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنّهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدونی لا یشرکون بی شیئا)
خداوند، به مؤمنان درستکار شما وعده داده است آنان را در زمین جانشین میکند؛ همچنان که گروهی از پیشینیان را جانشین کرده و دینی که برایشان میپسندد، بگستراند و بعد از بیمناکیشان به آنان امنیت میبخشد که آن زمان، من را میپرستند و چیزی را شریکم قرار نمیدهند.
پی نوشت:خداوند، به مؤمنان درستکار شما وعده داده است آنان را در زمین جانشین میکند؛ همچنان که گروهی از پیشینیان را جانشین کرده و دینی که برایشان میپسندد، بگستراند و بعد از بیمناکیشان به آنان امنیت میبخشد که آن زمان، من را میپرستند و چیزی را شریکم قرار نمیدهند.
نکته مهم، این که وعدة خدا، حق و تخلف ناپذیر است؛ ولی جهانیشدن آیین الهی تا کنون اتفاق نیفتاده است؛ به همین سبب مفسر بزرگ قرآن، مرحوم طبرسی رحمه الله در تفسیر این آیه میگوید: چون گسترش دین در سراسر زمین و جهانگیر شدن آیین، از گذشته تا کنون پدیدار نشده است، به یقین، این امر در آینده اتفاق خواهد افتاد؛ زیرا جهانی شدن دین اسلام، وعدهای الهی است و وعدة خدا، تخلفپذیر نیست(2)
(1) در بیش از بیست آیه قرآن، حق بودن وعدههای خداوند و تخلف ناپذیر بودنشان بیان شده است.
(2) مجمع البیان، ج7، ص152.